- 06 آذر 1400
- کد خبر 15645
- پرینت
سیدمصطفی جمشیدی کارشناس ارشد علوم اجتماعی طی یادداشتی نوشت: «ریشه همه مشکلات جامعه، فرهنگی است.» جملهای کلیشهای که پر بیراه هم نیست. فضای فرهنگی همچون اکسیژنی که استنشاق میکنیم کلیه سطوح و شئونات زندگی مان را در بر گرفته و علتالعلل بسیاری از معضلات است. همچون داستان ملانصیرالدین که میگفت «هر کس هر چیزی گم میکند، سراغش را از ما میگیرد و از قضا از خانه ما هم پیدا می شود!»
با این وجود، علاقه به فرهنگ در ادوار مختلف دولت و مجلس از مقام سخن فراتر نرفته. عدم استقبال نمایندگان مجلس از عضویت در کمیسیون فرهنگی مجلس، مُشتی بود، نمونه خروار! حتی چهرههای فرهنگی مجلس هم ترجیح دادند به جای عرصه خطیر فرهنگ، بوی پول و قدرت را دنبال کنند!
عدم استقبال چهرههای شاخص کشور برای حضور در این وزارتخانه گواهی دیگر بر این ادعاست. حتی حاجبابایی که سوگلی و امید اول فرهنگیان کشور در دولت و مجلس جدید بود، بر ریاست کمیسیون برنامه و بودجه تکیه زد و گوشه چشمی هم به میز وزارت نینداخت! آنهایی که برای نفت، راه، نیرو، صنایع و … سر و دست میشکستند، کوچکترین رغبتی برای حضور در آموزش و پرورش نشان ندادند و این شد که از بین نوزده وزارتخانه تنها کرسی آموزش و پرورش خالی ماند!
قرارگرفتن آموزش و پرورش در موضع ضعف سبب شده تا جیب آموزش و پرورش به محلی برای پرداخت سهمخواهی از دولتها تبدیل شود. دو گزینه اخیر معرفی شده برای بزرگترین دستگاه اجرایی کشور هم اگر نگوییم شبیه شوخی بود به ماجراجویی میماند. باغگلی جوان همین چند صباحی هم که از عمرش گذشته بود را خارج از باغ آموزش و پرورش سپری کرده بود. رای اعتماد به فیاضی هم به منزله دادن چک سفید به دست مرد پرحاشیهای بود که عمران تا فقه را درنوردیده بود. هر دو گزینه با استقبال سرد فرهنگیان و افکار عمومی مواجه شد و مجلس دست رد به سینه باغگلی و فیاضی زد.
حالا سومین گزینه دولت راهی مجلس شده است. برآوردها نشاندهنده سنگینی معادلات به نفع وزیر پیشنهادی جدید است. چراغ سبز خانه ملت به یوسف نوری نه پایان کار، که آغاز ماموریتی دشوار است؛ چون مسئولانی که بر فرهنگ تاکید میکنند، اغلب هنگام تخصیص بودجه آن را تحقیر میکنند. ریشه نگاه رفعتکلیفی و انتصابات غیرتخصصی در این حوزه هم همین است.
مهمترین نهاد تربیتی کشور از الگوسازی عاجز مانده و عرصه را به قهرمانان وارداتی باخته. نظارهگر شکافهای اخلاقی جامعه است و تاثیر چندانی در فرآیند جامعهپذیری کودکان ندارد. خلاقیت سالهاست بار خود را از این حوزه بسته و «شاد» واقعیت ناموزونمان را به گونهای تصویر کرد تا حرفی برای گفتن نمانده باشد.
سومین گزینه پیشنهادی آموزش و پرورش به سلامت از خوان مجلس عبور خواهد کرد اما آیا او توان ایجاد تغییرات ساختاری در نظام بودجهریزی کشور را خواهد داشت و خواهد توانست سهم نظام تعلیم و تربیت کشور را از کیک بودجه پس بگیرد؟ آیا او میتواند منزلت آموزش و پرورش را احیا کند، رخوت را از کلاسهای درس بزداید و شور و سرزندگی را به مدارس بازگرداند؟ میتواند ادارههای خالی شده از نیروهای تخصصی را، از تبعیدگاه بودن خارج کند و مرکز مدیریت و نظارت دستگاه تعلیم تربیت کشور را زنده کند؟ آیا نسخه شفابخش در جیب یوسف نوری است؟
انتهای پیام/
https://rahecheshmalar.ir/?p=15645