با یک گشت و گذار ساده در سطح شهرهای کشور چنین برداشت میشود که گویی ۷۰۰ سال پیش رومیان باستان، ایران را جزو قلمرو خود قرار داده اند که امروزه نماد آنها بر بنای ساختمان های ایران تجلی می یابد.
گسترش بی حد و مرز استفاده از نمای رومی در صنعت ساخت و ساز کشور و تقلید منظر شهری از یک سبک وارداتی، نوعی تهاجم فرهنگی نرم محسوب میشود.
نمای ساختمان که ادراکی از پیرامون را برای بیننده ایجاد میکند، باید در بردارندهٔ تناسب نما با اقلیم منطقه و باورهای ساکنین آن منطقه باشد. اما در ساخت و سازهای امروز، بی ربط بودن نمای ساختمان با محیط پیرامون کاملا مشهود است؛ زیرا که به یک باره سیر تکاملی نمای ساختمان از پیشینهٔ منطقه را حذف و یک نمای کپی شده از منطقهٔ دیگر در قلب شهرها جای میگیرد.
این بی سلیقگی در شهر هایی با بافت تاریخی بیشتر خودنمایی میکند، بطوریکه که در این شهرها شاهد یک نوع سردرگمی در گذر از سبک سنتی به مدرنیته شهرسازی میباشیم؛ این در حالی است که صنعت ساختمان در ایران پیشینه ای بسیار غنی و اصیل را دارا میباشد و طرح و اجرای نمای ایرانی متناسب با اقلیم و سلیقهٔ چندین هزار ساله ایرانیان شکل گرفته است.
ایرانیان حتی قبل از مصریان در ساخت سازه های عظیم و حیرت انگیز دست داشته اند که بقایای آنها امروزه نیز اثباتی بر توانایی ایرانیان در این زمینه است. تداوم استفاده از نماهای غیر ایرانی و غریبه، ناخودآگاه بر سلیقهٔ جامعه هم تاثیر داشته و اجرای این نوع نماها را به اصطلاح شیک و مرفه تفسیر میکنند.
حال توپ در میدان سازمانهای زیربطی مثل راه و شهرسازی، شهرداری ها و سازمان نظام مهندسی ساختمان میباشد که اصلاح این امر نیازمند یک تصمیم جدی در تغییر رویهٔ فعلی و تعریف یک جایگزین متناسب با نمادهای ایرانی اصیل میباشد.
انتهای پیام/آ